معرفی و نقد رمان طاعون اثر آلبر کامو

0
1484
طاعون آلبر کامو

پیش زمینه نگارش کتاب طاعون

نخستین روایت طاعون در ۱۹۶۳ به پایان رسید. طاعون به صورت نماد از خیلی پیشتر در تخیلات شخصی کامو جای گرفته بود. شاید نخستین بار به هنگام خواندن مقاله ای عجیب از سوررئالیست سابق «آنتونن آرتو»، به نام «تئاتر و طاعون» بود که توجه کامو به طاعون جلب شد. این نماد عملا در کالیگولا مطرح بود. کالیگولا طاعون است و تا واپسین باری که در آثار کامو ظاهر شد _ در شهربندان _ ظاهراً در پس زمینه تخیل کامو، به عنوان گویاترین تصویر از مصیبتهایی که می تواند بر جامعه انسانی نازل شود، می خزید. در ۱۹۴۱، او عنوانی برای یک رمان بر روی کاغذ آورد: «طاعون یا ماجرا». در این زمان دیگر مسئله توصيف ماجرایی کالیگولایی نبود؛ طاعون در این زمان شکل مشخصی یافته بود، شکلی چنان گویا که، با نظر به گذشته، به کالیگولا و سوء تفاهم معنایی چنان عمیق می بخشید که حتی خود کامو پیش بینی نکرده بود. رمان تازه با نظر به مدخليت معنایی آن به زمان حاضر شکل گرفت. کامو به دوستی می نویسد:

موضوع آشکار طاعون، علی رغم اینکه من می خواستم معانی چندگانه ای از آن افاده شود، به هر صورت مبارزه نهضت مقاومت اروپایی علیه نازیسم است.

کامو چندین سال سخت و به طور گسترده مطالعه می کرد و غرق در انواع آثار ادبی موجود درباره بلایا و مصایب بود: خاطرات، وقایعنامه ها، رساله ها، توصیفات انجیلی، و آثار داستانی بوكاتچو، کلایست، پوشكين، ماندزونی و دفو. رمان در جریان نوشته شدن تغییر کرد. بخشهایی از دستنویس اول رمان آکنده از طنزی افسار گسیخته است؛ اما در ۱۹۶۳، طنز دیگر جای به جدی بودنی سرد و ماتمبار و خفه کننده داده بود. کامو در این زمان در فرانسه بود، مریض احوال و بیش از همیشه درگیر مبارزه علیه اشغال آلمانیها. او حال می توانست حد و حدود بیرحمی ماشین سرکوبی را که میلیونها انسان را خرد می کرد و به کام مرگ می فرستاد درک کند. طاعونی که او نخست در لباس بوروکراتی غضب آلود، مهاجم، عجیب و غریب، و وحشتناک تصویر کرده بود، حال تبدیل به قاتلی شده بود نامرئی، اما سلطه گر، که به همه چیز نظم و نظام خاص خودش را می دهد، همه چیز را در جدول و کادر خودش قرار می دهد، همه را از هم جدا می کند، خصلتهای انسانی را از میان می برد، و خاموشی و سکوت را حکمفرما می کند.

طاعون نوشته آلبر کامو

نحوه روایت طاعون

کامو مدتی نسبتاً طولانی به دنبال شیوه و لحنی برای روایتش می گشت که بتواند جو و فضایی را که می خواست القا کند. روایت به صیغه اول شخص مفرد، که همه توجه و علاقه را بر یک فرد متمرکز می کند، نمی توانست آن حس حالت جمعی «ماجرا» را ایجاد کند. کامو نمی خواست راوی داستانش تبدیل به قهرمانی حماسی شود، اما ثبت صددرصد عینی وقایع نیز نمی توانست آن بلاواسطگی شهادت دادن را داشته باشد. راوی می بایست «یکی از ما» باشد. راه حل را فصل آغازین شیاطین (تسخیر شدگان) داستایفسکی به او القا کرد. وقایعنگاری طاعون به عهده «برنار ریو» یکی از شهروندان «اوران»، است که در صفحات پایانی رمان توضیح می دهد که چرا این وظیفه را به عهده گرفته است و بدین ترتیب هویتش آشکار می شود. موقعیت اجتماعی او به کار نقشی که به عهده گرفته است می آید؛ او پزشک است. او به دلایل گوناگونی این یادداشتها را می نویسد: نخست «برای آنکه او نباید یکی از آنهایی باشد که در صلح و آرامش سرشان به کار خودشان است، بلکه باید به نفع مردم طاعون زده شهادت دهد»؛ دوم «برای آنکه خیلی ساده بگوید که ما در دوران مصایب چه چیزی یاد می گیریم: اینکه در انسانها چیزهای ستودنی بسیار بیش از چیزهای نکوهیدنی هستند»؛ و سوم برای اینکه او می دانست قصه ای که باید بگوید قصه پیروزی نهایی نیست. این قصه فقط می توانست گزارشی باشد از آنچه می بایست انجام داد و از آنچه قطعا بار دیگر در مبارزه پایان ناپذیر علیه وحشت و حمله های ناگهانی آن می بایست به دست همه کسانی انجام گیرد که، علیرغم مایه های ناشادی شخصی، حداکثر تلاششان را می کنند تا مرهم گذار باشند؛ کسانی که نمی توانند قدیس باشند، ولی حاضر هم نیستند در برابر مصایب سر فرود آورند.

طاعون نوشته آلبر کامو
طرح جلد های مختلف کتاب طاعون

درون مایه طاعون آلبر کامو

طاعون در پنج بخش، که هر بخش مربوط به مرحله ای خاص در حرکتی کلی است، بی هیچ افت و خیز، با بیرحمی تمام، با ضرباهنگی یکنواخت پیش می رود. راوی نخست زندگی روزمره ای را پیش چشم می آورد که طاعون، بی هیچ ترحم و گذشتی، آن را به جهنمی خیالی و وهمی بدل می کند. هر مرحله از در محاصره افتادن شهر درونمایه ای متقابل و همسنگ دارد: صداهای خفه و همنوای انسانهایی که به تبادل نظر می پردازند و کوشش دارند در مواجهه با واقعیتی که فکرش را هم نمی شد کرد وضع خود را مشخص کنند. ریو، تارو، رامبر، گران، پانلو، و کوتار نماینده واکنشهای گوناگون انسانی به طاعون هستند و صدای آنها همانقدر مصرانه و بی افت و خیز است که آژیر مصیبت بر سر شهر تف دیده زیر آفتاب. شاید تأثیر عمیق این کتاب کامو که علی رغم نظر منتقدان بیش از همه آثارش خواننده دارد، ناشی از غرابت وهمناکی باشد که حاصل درآمیختن رئاليسم عریان با دید شاعرانه ای است که مشخصه کتاب است،

طاعون، که کتابی است تیره اما شجاعانه، در واقع تلاشی بود برای فاصله گرفتن از پیچیدگی تفسیر تاریخی و جامعه شناختی، تا خواننده بتواند تأثیر عاطفی از سر گذراندن حادثه ای را بر رفتار گروهی اجتماعی، و نیز نیروی رعب آور بروز مصیبت، را دریابد.

نقدها بر کتاب طاعون

طاعون نوشته آلبر کاموریو میداند که باسيل طاعون هرگز نمی میرد و باز آن روزی خواهد رسید که طاعون «موشهایش را بیدار کند و آنها را بفرستد تا در شهری خوشبخت بمیرند». منتقدان، هم به نمادی که کامو انتخاب کرده بود و هم به شیوه روایت خرده گرفتند، البته بیشتر از نظر واقعگرایی یا حتی سیاسی تا از نظر زیبایی شناسی. «متعهدان» اجتماعی می گفتند که طاعون شری نامرئی است که از انسانها _ یعنی نازیها _ منتزع است و رنگ و بوی «ایدئالیسم بورژوایی»، و «وجدانی بیرون از تاریخ» را دارد و از نظر سیاسی «دستهای آلوده » درگیر در عمل و اقدام را نمی پذیرد. دیگران می گفتند خود نماد _ بروز و گسترش آن و محصور و بسته شدن شهر قرنطینه شده _ از واقعیتهای اقدامات پزشکی بسیار دور است و شیوه ای منسوختر از آن است که بتوان باورش کرد. عده ای می گفتند حالت توصیفی وقایعنگاری به صیغه سوم شخص مفرد، و لحن کاملا کنترل شده پایبند به حقایق عینی با آن حالت «توصیفی_تشخیصی»، مانع تأثیر مستقیم کتاب در خواننده می شود. و عده ای دیگر می گفتند که ترکیب نماد و شهادت رمان را آشکارا تمثیلی کرده است. به هر صورت، طاعون یکی از رمانهایی است که امروزه بسیار خوانده می شود.

کامو پاسخ این خرده گیریها را برای خود داده بود. او زمینی را که بر آن ایستاده بود بدقت تمام انتخاب کرده بود: فضای رنج کشیدن جمعی، تنشهای درونی، مرگ تدریجی آرزوهای فردی، و احساس ناتوانی و سترونی. او مبارزه ای را موضوع کارش قرار داده بود که توانایی خود را برای عمل در آن نشان داده بود، و اینک بهایی را که در جریان آن مبارزه پرداخته بود ثبت می کرد. او نمی خواست سیاهی و سفیدی، حق و ناحق در جنگ جهانی و جنگ احزاب سیاسی با اخلاقیات آنها را توصیف یا تأیید کند. به نظر او در جو جنگهای مدرن پُز قهرمانانه گرفتن کاری بیربط و نابجا می آمد.

آنچه او در کفه مقابل توصیف وحشتناک بروز، سیطره، و افول طاعون می نهاد شاید به نظر ناچیز و بیمقدار برسد: مبارزه سرسختانه، توأم با خستگی، و بی جلوه و جلال شمار اندکی از مردان؛ لذت عمیق شنایی شبانه در بیرون شهر طاعون زده. کامو می گفت این یک اعتراف است، اما در عین حال خلق تصویر متقابل و همسنگی هم بود که بتواند او را از چنگ حالی که بر او گذشته بود برهاند. شاید کتاب طاعون کوره راهی برای آنان که خود را چون او زیر بار ستم و خفقان می دیدند نیز می گشود. در برابر ستونهای دودی که از هیزمهای برهم انباشته برای سوزاندن دسته جمعی انسانها بر می خیزد، آتش درونی رفاقتها هم هست که برای نجات بشر شعله می کشد و نشان می دهد که قدرت مردمی زدایی طاعون را حدی هست.

بهترین ترجمه کتاب طاعون آلبر کامو

کمتر کتابی را می توان در بازار نشر ایران (هم قبل و هم بعد از انقلاب) یافت که تا این حد مترجمان و ناشرین را بر سر ذوق ترجمه آورده باشد. لیست بلند بالایی از ناشرینی می توان تهیه کرد که طی ۶۰ سال گذشته طاعون آلبر کامو را به چاپ رساندند.

کتاب طاعون آلبر کامو برای اولین بار توسط رضا سید حسینی توسط انتشارات نیل به چاپ رسید. رضا سید حسینی را جزو نسل اول مترجمین ایرانی می دانند که با شیوه های خاص و زبردستی آثار ادبی دنیا را به فارسی ترجمه کردند و الگوی سایر مترجمین قرار گرفتند. این ترجمه بعد از انقلاب نیز توسط چند ناشر به چاپ رسید و در سال ۱۳۷۵ تا امروز توسط انتشارات نیلوفر به چاپ می رسد و هنوز هم جزو مهم ترین ترجمه های طاعون کامو می باشد.

قبل از انقلاب چند ترجمه ضعیف هم از طاعون انجام شد که چندان محل بحث نمی تواند قرار بگیرد.

طاعون کامو طاعون کامو

پس از انقلاب نیز مترجمانی دست به ترجمه این کتاب زدند. اگر بخواهیم ناشرین و مترجمان متفرقه و ضعیف را در فهرستمان بیاوریم حدود ۱۰ ناشر را می توان نام برد. مهم ترین و قابل تامل ترین این مترجمان اقدس یغمایی (انتشارات جامی)، پرویز شهدی (انتشارات مجید)، حسین کاظمی یزدی (کتابسرای نیک)، حسین دهخدا (روزگار) و کاوه میرعباسی (نشر چشمه) هستند.

از میان خیل این مترجمان، ترجمه اقدس یغمایی و کاوه میر عباسی از همه مهم ترند. هر دو ترجمه از روی متن فرانسه انجام شده و ترجمه های خوبی هستند. هر دو مترجم کارنامه موفقی در زمینه ترجمه آثار فرانسوی زبان داشتند و در کنار ترجمه رضا سید حسینی هر سه از بهترین ترجمه های طاعون کامو هستند.

منبع: نسل قلم / آلبر کامو 

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید