نقد و بررسی کتاب عصیانگر (انسان طاغی) نوشته آلبر کامو

0
1663
عصیانگر (انسان طاغی) کامو

آلبر کامو، همچنانکه در اسطوره سیزیف مسئله خودکشی را پیش کشیده بود تا در پایان به «دعوتی روشن بینانه به زندگی و خلاقیت» برسد، در عصیانگر (انسان طاغی) نیز مسئله قتل «منطقی»، «مشروع»، و از نظر ایدئولوژیکی موجه، را پیش کشید تا به جهشی در ایمان برسد و اعتقادش را به ارزش خلاقیت آزادانه، مثبت، و فردی در دنیای امروز به همان شکل که هست، «فراتر از نیهیلیسم»، بیان کند. اما کتاب، در جو سیاست زده ای که دنیای ادبیات در پاریس اوایل دهه ۱۹۵۰ داشت، واکنشهای پیش بینی نشده، و اگر از بیرون بنگریم غریب و غیرقابل درکی را موجب شد.

عصیانگر (انسان طاغی) کاموشدت و حدت واکنش مطبوعات کمونیستی مبارز را مشکل بتوان جدی گرفت. این مطبوعات عصیانگر (انسان طاغی) را کتابی «ننگین» توصیف کردند که هدفش «توجیه سرکوب ضد کمونیستی، جنگ ضدشوروی، و اعدام رهبران پرولتاریا» است. در مجله له تان مدرن سارتر، که دائماً متعهدتر می شد، یکی از دوستان نزدیک آن زمان سارتر، فرانسیس ژانسون، حسابی به کامو توپید و یکی از آن بحثهای تلخ و جنجالی را آغاز کرد که هر از گاهی دنیای ادبیات فرانسوی را به لرزه و تکان در می آورد.

کامو آشکارا با آتش بازی کرده بود؛ با این حال، خود او مدعی بود که رساله او صرفاً تحقیقی است شخصی به صورت غیرشخصی در مورد پیامدهای گرایشات آشکار در جو روشنفکری آن زمان که در اروپای بعد از جنگ کاملا جا افتاده بود.

کامو عصیانگر را کوششی دانست برای روشن کردن وضع خودش تا بداند «در جهانی که همان است که هست، چگونه باید زیست.»

خلاصه کردن مطالب این رساله کاری بیهوده است؛ همینقدر باید گفت که جهت کلی آن عیان کردن این پارادوکس است که طغیان به نام آزادی و عدالت، که انگیزه ای اصيل، خلاق، و پرومتئوسی است، در کشورهای پلیسی در گل فرو می ماند و دست و پازدنی بیهوده می شود، و پرومتئوس دست آخر تبدیل به قیصر می شود. هر اندازه هم که اتهامات در مورد قصور کامو در گردآوری و ارائه مدرک، و نیز در مورد دیدگاه کامو، بی اساس بوده باشد، این مطلب به قوت خود باقی است که همه معاصران کامو این رساله را حمله ای مستقیم به روسیه استالینی و کوششی برای فروکاستن آیین مارکسیستی، به قول خود کامو، به «اسطوره ای عظیم» دانستند. بی تردید این مطلب حقیقت داشت، اما صرفا در چارچوب یکی از درونمایه های همیشگی کامو، یعنی دینامیسم گنگ دوپهلویی که بر آن اساس آرزوها و آمال در ذهن بشر صورت احکام منطقی پیدا می کنند و سپس به صورت توجیهی برای ماشین عمل و اقدامی در می آیند که هیچ مخالفتی را برنمی تابد: دیالکتیکی فاجعه آمیز.عصیانگر (انسان طاغی) کامو

کامو در انسان طاغی صرفاً این دیدگاه کلی را وارد قلمرو ایدئولوژی و عمل سیاسی کرده بود. نقد مشخص تر او از «طفره» مارکسیستی و عواقب آن، که عبارت از توجیه وسیله با هدفی فرضی است که در لباس مبدل هدف حتمی، قابل پیش بینی، و مشخص و ملموس ارائه می شود، اگرچه [از نظر مخالفان کامو] مطلبی نبود که بتوان از سر آن در گذشت، ولی در واقع ایراد و اعتراضی ثانوی بود و نه اصلی.

عصیانگر (انسان طاغی) کامودر سالهای اخیر، مسئله اهميت کامو در مقام متفکر، که سالها منتقدان او آن را ناچیز شمرده بودند، مورد تجدیدنظر قرار گرفته است. ادوار مورو_سير در لتر مدرن (جلد ۱۲_ ۱۹۸۵) در تحقیقی کلی راجع به کارکرد و مشخصه های صوری این رساله و مقام آن در جنبش ادبی به این نتیجه رسیده است که انسان طاغی در بحث معرفت باب تازه و جدیدی گشوده است.

 

 

 

درباره ترجمه عصیانگر (انسان طاغی)

برای اولین بار در سال ۱۳۸۱ این کتاب توسط مهبد ایرانی طلب و نشر قطره با عنوان انسان طاغی به چاپ رسید. دومین ترجمه مهم این کتاب توسط مهستی بحرینی و نشر نیلوفر در سال ۱۳۸۷ و با عنوان عصیانگر (انسان طاغی) به چاپ رسید. هر دو ترجمه از زبان فرانسه انجام شده است و هر دو را می توان ترجمه های معتبری دانست، هر چند با توجه به سابقه درخشان مهستی بحرینی در ترجمه آثار فرانسوی زبان، می توان اولویت را به این ترجمه داد.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید