معرفی کتاب کلیم سامگین نوشته ماکسیم گورکی

0
927
کلیم سامگین نوشته ماکسیم گورکی

گورکی در واپسین رمانش،  «کلیم سامگین» که از ۱۹۲۵ تا زمان مرگش در ۱۹۳۶ روی آن کار کرد (و در واقع هرگز آن را به طور کامل به پایان نرساند) سخت تر و کوبنده تر از همیشه روشنفکران را به باد انتقاد گرفت. این اثر تیره و تار و بسیار طولانی کوششی است در جهت ارائه دیدی وسیع و همه جانبه از روشنفکران روسیه از میانه دهه ۱۸۷۰ تا انقلاب ۱۹۱۷. همانطور که عادت گورکی است، این رمان نیز درباره یک شخصیت محوری است که این بار یک حقوقدان ليبرال و روشنفکر است به نام کلیم سامگین؛ و باز بر سیاق سبک گورکی رمان بخش اعظم زندگی شخصیت اصلی _ حدود چهل سال _ را در بر می گیرد.

استراتژی ادبی ماکسیم گورکی، که در اینجا باری حماسی دارد، این است که سست ارادگی و بی عملی سامگین (و نتیجتاً روشنفکران) را، از یک سو با بررسی دیدگاهش نسبت به رویدادهای مهم زمانه و از سوی دیگر با بررسی ارتباطات شخصی اش با دیگر شخصیتهای داستان که نماینده جریانهای فکری متفاوت هستند، برملا سازد.

خلاصه کتاب کلیم سامگین

کلیم سامگین گورکیبا آنکه کلیم سامگین از لحاظ سیاسی خود را آدم پیشروی می داند، اما از انقلاب ۱۹۰۵ فاصله می گیرد و خود را در امان نگاه می دارد و با نزدیکتر شدن انقلاب ۱۹۱۷ روز به روز در برابر چپ سیاسی موضع مخالفت جویانه تری اتخاذ می کند. سامگین، به رغم اظهارات آزدای خواهانه و کنجکاوی اش نسبت به حوادثی که در اطرافش اتفاق می افتند، عقاید سیاسی محکم و استواری ندارد؛ زمانی هم که در جریان انقلاب ۱۹۱۷ کشته می شود، تصادفی است؛ و باز پیش از آن با آنکه برای پذیرفتن یک تحول انقلابی در روسیه به هیچ وجه آمادگی ندارد حاضر نیست که به یک عمل قاطع مبادرت ورزد و سرنوشت خود را به نیروهای طرفدار تزار پیوند بزند. از نظر گورکی محرک کلیم سامگین چیزی است که وی آن را بیماری بورژوازی می دانست: رفاه اقتصادی، ریا کاری، درک غلوآمیز از اهمیت خود، محافظه کاری و عدم تمایل به اتخاذ یک موضع سیاسی.

 نقدی بر کلیم سامگین

کلیم سامگین گورکیچنانچه گورکی اندکی از آرزوهای دور و دراز خود در مورد این رمان می کاست و در وجود قهرمان اصلی اش خصلتهایی پیدا می کرد که تصویر کاملا منفی او را تا حدودی جبران کند، رمان کلیم سامگین از نظر هنری کاری مهم به شمار می رفت و از تضادها و تعارضات موجود در صفوف روشنفکران روسیه در خلال یکی از دوره های خطیر تاریخ روسیه تصویر قانع کننده ای به دست می داد.

متأسفانه کتابی که گورکی نوشت اثری نسبتاً جالب و جذاب است، ولی در کل از حد یک اعلام جرم مبالغه آمیز و سرسختانه فراتر نمی رود. تحقیری که گورکی نسبت به خرده بورژوازی در دل داشت با احساس و نگرش او نسبت به روشنفکران شباهت داشت و در تعدادی از کارهایش کوشید تا حرص و آز، تکبر، و پوچی اخلاقی طبقه بازرگان را برملا سازد. دیدگاههای گورکی تا حدود زیادی در اثر مشاهدات شخصی خودش در منزل پدربزرگ و مادربزرگش، و نیز تجربه سالهای ولگردی اش شکل گرفت. این موضوع برایش موضوعی آشنا بود و هنگامی که به نوشتن رمانهایی چون فوما گاردیف، زندگی ماتوئی کوژمیاکین، و آرتامانوفها درباره زندگی بازرگانان روسیه پرداخت، این مطلب بسیار به کارش آمد.

منبع: نسل قلم/ ماکسیم گورکی

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید