نقد و بررسی کتاب پدران و پسران نوشته ایوان تورگنیف

0
80
نقد-کتاب-پدران-و-پسران

نیهیلیسم به مثابه پدیده ای سیاسی، و نه پدیده ای فلسفی، در کانون کتاب پدران و پسران (که بهترین اثر تورگینیف است) قرار دارد. تورگینیف بعدها نوشت که نخستین بار با دیدن پزشکی محلی، که همچون تیپ اجتماعی خاصی او را تحت تاثیر قرار داده بود، به فکر نوشتن این رمان افتاد؛ سپس این شخصیت را در وجود «بازاروف» قهرمان رمان، مجسم نمود. او که در اکتبر ۱۸۶۰ کار بر روی دستنویس را آغاز کرده بود، نسخه اول آن را حدود یک سال بعد تکمیل کرد و ماههای آخر ۱۸۶۲ را به حک و اصلاح متن گذراند و گرفتار این دلشوره بود که آیا، با توجه به نا آرامی گسترده سیاسی در میان دهقانان و دانشجویان به دنبال آزادی سرفها در بهار آن سال، کتاب را چاپ کند یا نکند. اما کاتکوف سردبیر، وقتی که کتاب خوبی را می دید، آن را بدرستی تشخیص می داد. هم او بود که آثار تالستوی، داستایفسکی، و همچنين تورگینیف را منتشر ساخت. او کار تصمیم گیری را آسان کرد، چرا که در فوریه ۱۸۶۲ آن را در پیک روسی منتشر کرد. در تابستان همان سال، این اثر به صورت کتابی مستقل، با تقدیم نامه ای به بلینسکی، منتشر شد.

پدران و پسران

درباره کتاب پدران و پسران

پدران و پسران حداقل با درنظر گرفتن دو هدف عمده تنظیم شد: در برابر هم نهادن نمایندگان بهترین نسلهای پیران و جوانان و نشان دادن این نکته که نظریه های آرمانگرایانه جوانان گرچه به صورت مجرد عالی و ستودنی است، اما در برخورد با واقعیتهای زندگی در هم می شکند.

خلاصه کتاب پدران و پسران

پاول پتروویچ کیرسانوف مردی است فرهیخته و شیفته کشور انگلستان، در عین حال مجرد و تلخکام از دلبستگی طولانی اش به یک زن اشرافزاده ایرادگیر و اسرار آمیز. تورگینیف اصول و اعتقادات نسل خویش را از زبان او بیان می کند: اعتقاد به اصول به مثابه راهنمای عمل؛ ستایش تمدن و دستاوردهای آن و نفی این نکته که با زور و خشونت چیزی اساسی بتوان فراچنگ آورد؛ اعتقاد به اینکه اشرافیت روشنفکر برای رفاه و خوشبختی ملت ضروری است و احترام گذاشتن به اخلاق و عرف در مراودات اجتماعی.

پدران و پسراننقطه مقابل او، بازاروف، که نماینده عمده نسل جوان است، در بسیاری از جنبه های ساخت عاطفی و روانی شبیه پاول پتروویچ کیرسانوف است، اما در نوع نگرش فلسفی به زندگی سخت با او تفاوت دارد. بازاروف «نافي» بزرگ و نیهیلیست تمام عیار است (با آنکه تورگینیف این واژه را جعل نکرد، ولی آن را مثل برچسبی برای تندروهای سیاسی دهه ۱۸۶۰ زبانزد همگان کرد). بازاروف اعتبار آداب و عادات موجود و ساختارهای اجتماعی را نفی می کند و مصراً می خواهد که بساط همه اینها برچیده شود تا فضا برای ساختن چیزی بهتر پاک و صاف شود. او قدرتهای متداول را به رسمیت نمی شناسد و، با آنکه خودش می خواهد پزشک شود، طب را به باد تمسخر می گیرد؛ منکر آن است که افراد بشر دارای فردیت هستند: از نظر او، آنان فقط نسخه بدلها و اجزای تشکیل دهنده یک «جمع اجتماعی» اند؛ او شر را با بیماری برابر می داند و معتقد است با دگرگون کردن سامان اجتماعی می توان شر را از میان برداشت؛ کلا هیچ ارزشی برای هنر و زیبایی شناسی قائل نیست و از نظر فلسفی ماتریالیست تمام عیار است.

برخوردهای فکری پاول پتروویچ و بازاروف، که انزجار غریزی و شخصی شان از یکدیگر این برخوردها را تشدید می کند، بخش اعظم کتاب را تشکيل می دهد. این برخوردها اساساً مجادله اند، نه بحث. از آنجا که هیچکدام از آن دو واقعا نمی خواهد به گفته دیگری گوش کند، هیچگونه تبادل افکاری صورت نمی گیرد، اما معمولا بازاروف حریف خود را مغلوب می کند، چرا که کاملا خواستار آن است که بحث را از لحاظ منطقی بدانجا بکشاند که طرف از کوره در برود، حال آنکه پاول پتروویچ فقط با حیرت او را نگاه می کند. بعد کینه و دشمنی میان آن دو به دوئل کشیده می شود، که در آن بازاروف، هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی، برنده می شود، چرا که زخمهای حریف را با بلندهمتی می بندد.

اما اگرچه بازاروف در نبرد فلسفی با پاول پروویچ و، به واسطه او، با تمام نسل کهن می جنگد و پیروز می شود، اما در مصاف با زندگی می بازد. دوئلی که او با پاول پتروویچ می کند نمونه و مثالی است در این مورد: با آنکه بازاروف نظراً آبرو و حیثیت و دوئل کردن را به مثابه یک نهاد اجتماعی نفی می کند، اما وقتی که او را عملاً به زورآزمایی می طلبند، غرورش بر وی حکم می کند که دوئل را قبول کند. روشنترین مثال در اینکه نظریات وی در برابر آزمون زندگی نمی توانند تاب بیاورند عشق او به «اودینتسووا» قهرمان زیبارو و سرد کتاب است که از لاس زدن با بازاروف ناراحت نمی شود، مشروط بر آنکه رابطه اش با او به جاهای باریک نکشد و در جریان آرام زندگی روزمره اش خللی ایجاد نکند. 

بهترین ترجمه کتاب پدران و پسران

بهترین-ترجمه-پدران-و-پسراناولین ترجمه کتاب پدران و پسران توسط مهری آهی و انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب در سال ۱۳۳۴ منتشر شد. این ترجمه از متن اصلی کتاب به زبان روسی انجام شد و تا امروز مورد استقبال خوانندگان قرار دارد و بارها توسط ناشرین مختلف تجدید چاپ شده است. روان بودن ترجمه آهی همچون سایر ترجمه های او یکی از دلایل ماندگاری این ترجمه است. این ترجمه توسط انتشارات علمی و فرهنگی و ناهید در سالهای اخیر تجدید چاپ شده است. دومین ترجمه این کتاب با عنوان پدران و فرزندان توسط محمد هادی شفیعیها و انتشارات شرکت سهامی کتابهای جیبی در سال ۱۳۴۰ منتشر شد. این ترجمه نیز از متن روسی انجام شده است و در سالهای اخیر نیز توسط انتشارات امیرکبیر تجدید چاپ شده است. با توجه به استقبال خوانندگان ایرانی در دهه های بعدی نیز چند ترجمه از پدران و پسران چاپ شده است که البته چندان قابل اعتنا نیستند (مهدی سعادت انتشارات شقایق دهه ۶۰ و لیلا طرزی دهه ۹۰ انتشارات کتاب نیستان). جدیدترین ترجمه کتاب نیز توسط فرزانه طاهری و نشر مرکز روانه بازار شده است. با توجه به سابقه مترجم در ترجمه آثار بزرگ ادبیات غرب از زبان انگلیسی، ترجمه این اثر از زبان غیراصلی کمی عجیب به نظر می رسد. البته احتمالا دلیل آن را می توان در قدیمی بودن ترجمه مهری آهی جستجو کرد. در مجموع ترجمه مهری آهی علی رغم گذشت حدود ۷۰ سال و ترجمه فرزانه طاهری می توانند دو گزینه مناسب جهت مطالعه این کتاب باشند.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید