همزمان با نمایشنامه زندگی گالیله، برشت انسان نیک سچوان را نوشت. داستان به اختصار چنین است: خدایان اساطیری تصمیم می گیرند که روی زمین بیایند و بررسی کنند که آیا بشر، خوب و خوشبخت است یا نه. برای این منظور شهر کوچک سچوآن را بر می گزینند. اما در این شهر تنها یک تن را می یابند که نیک و پاک است – و او روسپی ساده دلی است به نام شنته . ولی شنته نیز موجود خوشبختی نیست، زیرا نیکی برای او دشواری های فراوان پدید آورده است.
خدایان به شنته مبلغ قابل توجهی هدیه می کنند تا دکانی برای خود تهیه کند و آبرومندانه به کسب بپردازد. اما شنته به دلیل خوش قلبی خود درآمدی را که نتیجه کار اوست به تهی دستان می بخشد و خود بی چیز می شود.
شنته زن پاکدلی است که بینوایی دیگران دلش را به درد می آورد. اما در دنیایی که کثیف و زشت است، مگر می شود خوب و پاک بود؟ شنته برای آن که بتواند زندگی کند، باید سخت دل و بی رحم باشد، دروغزن و آشوبگر باشد؛ پس جامهی فریب به تن می کند و صورتک تزویر بر چهره می نهد. در قالب پسر عموی خیالي خود شوئیتا فرو می رود و به ستمگری و مردم فریبی می پردازد. کارخانه ای راه می اندازد، کارگران را با مزدی اندک اجیر می کند، به هزار گونه فریب دست می زند و تنها در اندیشه گردآوری ثروت است. اگر در لباس شنته به یاری بینوایان می شتابد، در جامه شوئیتا بخل می ورزد و ستم می کند.
با نمایشنامه انسان نیک سچوان برشت یکی از جالب توجه ترین نمایشنامه های خود را ارائه می کند. او می خواهد ثابت کند که فقط زمانی می توان در یک جامعه سوداگر زیست که شخصیتی دوگانه داشت، یعنی در ضمن این که شنته بود، از ویژگیهای شوئیتا، و در عین اینکه شوئیتا بود، از خصوصیات شنته بهره داشت.
به اعتقاد بسیاری از منتقدان، نمایشنامه آدم خوب سچوآن یکی از بهترین نمونه هایی است که برشت نظریه «بیگانه سازی» را عملا نشان می دهد. این که بازیگر تئاتر باید از نقش خود فاصله گیرد و آن را فقط بازی کند، اینکه هنرپیشه باید چهره ای دوگانه داشته باشد، موضوعی است که در نمایشنامه انسان نیک سچوان به بهترین وجه نشان داده می شود. شنته نقش شوئیتا را فقط «بازی» می کند، بدون اینکه در اصل تغییر ماهیت دهد. به همین سبب نیز صورتکی بر چهره می نهد تا بتواند تضادی را که باید نشان دهد، بهتر باز نماید.
درباره ترجمه انسان نیک سچوان
اولین ترجمه این کتاب با عنوان «زن نیک سچوان» توسط فریده لاشائی در دهه ۴۰ انجام شده است. دومین ترجمه در دهه ۵۰ با عنوان «زن نیک ایالت سچوان» توسط مهدی زمانیان و انتشارات خانه کتاب منتشر شده است.
اما تنها ترجمه ای که امروز در دسترس ما هست ترجمه کامران جمالی با عنوان «انسان نیک سچوان» است که توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
منبع: ادبیات امروز آلمان / تورج رهنما / نشر چشمه