آبروی از دست رفتهی کاترینا بلوم از جهتی دنبالهی رمان سیمای زنی در میان جمع است و نتیجهی درگیریهای سیاسی آلمان. این داستان عنوان دومی نیز دارد: «خشونت چگونه پامیگیرد و به کجا میانجامد». خشونتی که از روشهای خاص «روزنامه»ای آغاز میشود و به آنجا میرسد که زنی جوان و ساده و صدیق را تبدیل به قاتلی میکند. این «روزنامه» روزنامهی «بیلد»، پرتیراژترین روزنامهی آلمان غربی است که احتیاج به معرفی ندارد، زیرا «آبروی از دست رفتهی کاترینا بلوم» آن را بهقدر كافی معرفی میکند و نویسنده خود تذکر میدهد که: «اشخاص و موضوع این داستان، ساختگی است. اگر در شرح بعضی از روشهای روزنامهنگاری شباهتهایی با روش روزنامهی «بیلد» مشاهده میشود، این شباهتها، نه عمدی است و نه اتفاقی، بلکه غيرقابلاجتناب است».
در رمان «آبروی از دست رفتهی کاترینا بلوم» (۱۹۷۴)، که باز حوادث آن در عرض فقط چند روز میگذرد – این بار چهار روز و در طی جشن کارناوال در کلن – بُل از این شیوه استفاده میکند تا نشان دهد چگونه زن جوانی غیرسیاسی و مطیع قانون، به دلیل اینکه اجتماع نسبت به بیعدالتی اجتماعی بیاعتناست، تبدیل به قاتلی کینهجو میشود. کاترینا بلوم تبدیل به زنی «خطرناک» میشود، زیرا خود را قربانی برنامهی ترور شخصیتی میبیند که مسئولترین نهادها در قبال جامعهای دموکراتیک و عادلانه آن را تدارک دیدهاند: مطبوعات، پلیس، و قانون.
موضع فلسفی نهفته در این فرض بُل را، که فرد محصول نیروهای اجتماعی است، میتوان مارکسیستی خواند، البته با این قید که موضع او کاملا مذهبی و فاقد آن بعد خوشبینی مارکسیستی است، و به هیچ روی با ایجاد تحول اجتماعی از طریق سازمانهای سیاسی توافق ندارد. در آثار بُل، خبری از راهحلهای اجتماعی نیست. با وجود این، غیر مستیم این نظر القا میشود که اگر افراد بر سر قدرت در اعمالشان افراد تابع قدرت را بیشتر در نظر میگرفتند، یا در انجام وظایشان همدردی بیشتری میداشتند، جامعه عادلانهتر میبود. قهرمانان داستانهای او همواره دربارهی زندگیشان تصمیمهای مهمی میگیرند، به هیچ روی کاملا منفعل نیستند، و تسلیم بیعدالتی نمیشوند و به آن تن درنمیدهند.
تصمیمهای آنها تأییدی است بر شأن فردی انسانی آنها و حکمی است بر تصدیق انسانگرایی مبارزه هرچند اعمال آنها تحول اجتماعی چشمگیری به بار نمیآورد، و صرفا تلاشی است برای حفظ وجدان در زندگی، اما همین مصمم بودنشان اعتراضی است نمادین به دنیای بیعدالت، و نشان میدهد که آگاهی اجتماعی و اعتراض آگاهانه راهگشای آیندهای بهتر است. داستان کینهجویی کاترینا بلوم نه تأییدی است بر قتل و نه آن را موجه میشمارد، بلکه صرفا این حقیقت ساده را تصویر میکند که تحمل بیعدالتی غالباً مولد خشونت اجتماعی است.
درباره ترجمه «آبروی از دست رفته کاترینا بلوم»
اولین ترجمه این کتاب در سال ۱۳۵۷ توسط شریف لنکرانی و نشر خوارزمی به چاپ رسید. این کتاب مستقیما از زبان آلمانی ترجمه شده. از این جهت که شریف لنکرانی سابقه موفقی در ترجمه آثار هاینریش بل دارد، این ترجمه حائر اهمیت است. ترجمه بعدی در سال ۱۳۸۳ توسط نشر نیلوفر و حسن نقره چی به چاپ رسیده است. این ترجمه نیز از زبان آلمانی برگردانده شده است. اما پیشنهاد ما مطالعه ترجمه شریف لنکرانی است. البته به دلیل کمیاب بودن و عدم تجدید چاپ این ترجمه، می توانید ترجمه نقره چی را مطالعه کنید.
منبع: نسل قلم شماره ۷ (هاینریش بل) / نوشته رابرت سی. کانارد / ترجمه خشایار دیهیمی