اسفار کاتبان | ابوتراب خسروی

0
71
ابوتراب خسروی نویسنده اسفار کاتبان

اسفار کاتبان (۱۳۷۹) کتابی است در ۱۹۰ صفحه به قلم ابوتراب خسروی. حوادث کتاب در شیراز جریان دارد و دو شخصیت مهم داستان سعید بشیری و اقلیما یعقوبی هستند.

خلاصه ای پیرنگ داستان 

با مطالعه این قسمت بخشی از موضوع کتاب برایتان آشکار خواهد شد.

سعید بشیری (راوی داستان) دانشجوی جوان، با اقلیما ایوبی دختری از همدرسان خود، عهده دار کار تحقیقی مشترکی می شوند. سعید بشیری چند سالی پیش، پدر و مادر خود را از دست داده است. آذر تنها خواهر سعید، پیش از به دنیا آمدن او، کشته شده است و حالا سعید تنها زندگی می کند. اقلیما یهودی است و پدر خود را که یهودی مؤمنی بوده، در کودکی از دست داده است. مادرش سال ها پیش به اسرائیل رفته و در آنجا ازدواج کرده و ماندگار شده است و اقلیما در خانه عموی خود که خاخام کنیسه است، بزرگ شده است…

شرح و نقدی بر اسفار کاتبان

در رمان «اسفار کاتبان» دو دختر جوان، آذر و اقلیما، قربانی دو نوع جباریتی هستند که از دیرباز بر زندگی مردم سایه انداخته اند: جباریت دینی که به صورت تعصب های خشک و انعطاف ناپذیر خود را نشان می دهد و جباریت سیاسی که به شکل وحشت از اضمحلال و انقراض، مشغله ذهنی قدرتمندان سراسر تاریخ است و آن ها را وا میدارد تا برای حفظ خود، به جنایت های فجیع دست بزنند.

 این دو نوع جباریت که پیوسته بر سرنوشت مردم حاکم بوده اند، همواره یکدیگر را تقویت و حمایت کرده اند و در برهه هایی از تاریخ با هم یکی شده اند و با سلطه خود، به خصوص از جوانان که با آن ها سر سازش نداشته اند، قربانی گرفته اند.
اما، اقليما یهودی است و پرورش یافته خانواده ای است که رهبری دینی را به عهده دارد و آذر، فرزندی از فرزندان شاه جباری است که برای فرار از کشته شدن به دست یکی از فرزندان خود (سرنوشت محتومی که در انتظار اوست) حکم به قتل همه آن ها می دهد. با این کنایه است که نویسنده بر این نکته تأکید می ورزد که جباریت از هر نوع که باشد، نطفه مخالفت با خود را در خود می پرورد و ضد خود را در خود پرورش می دهد.
نویسنده رمان، شرح و ضبط این واقعیت تاریخی را وظیفه اصلی نویسندگان می داند، چرا که به قول راوی داستان «روایت حدیث من و اقلیما آخرین حلقه از آن سلسله روایت مکتوب نخواهد بود.» تاریخ بشر از تکرار و تداوم این کشاکش همیشگی بین جباریت و آزادی طلبی پر است.
رمان با زاویه دید درونی به شیوه راوی – قهرمان (و در بخش هایی که مربوط به روایت اصلی رمان نیست، اغلب به شیوه راوی – ناظر) روایت می شود.

منبع: رمان های معاصر فارسی / میمنت میرصادقی / نشر نیلوفر

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید