خواهران برونته شارلوت (۱۸۵۵_۱۸۱۶) ،امیلی (۱۸۱۸_۱۸۴۸) و آن (۱۸۲۰_۱۸۴۹) در خانواده ای پرورش یافتند که پدر خانواده کشیش فقیر دهکده بود و مادر که شش فرزند به دنیا آورد، کمی پس از تولد «آن» در گذشت. پدر پس از مرگ همسر رفتاری مستبدانه و خویی خشونت‌آمیز پیش گرفت و اداره خانه را به خواهر زن خود واگذارد و چهار دختر را به شبانه‌روزی مخصوص دختران روحانیان سپرد.
وضع شبانه‌روزی چنان بد و رقت‌بار بود که ماری و اليزابت دو دختر بزرگ‌تر بر اثر کمبود تغذیه و عدم بهداشت از بیماری سل درگذشتند. امیلی و شارلوت شبانه‌روزی را ترک کردند و به خانه بازگشتند. گرچه وضع زندگی در خانواده برونته از شبانه‌روزی بهتر نبود، کودکان لااقل از آزادی بیشتری برخوردار بودند و می توانستند بر علف‌زارها و دشت‌ها بروند و بنشینند و منطقه زیست خود را زمينه آثار آینده سازند. خواهران سال‌ها به وسیله پدر آموزش مختصری یافتند، بعد به حال خود رها شدند. در همین سال‌ها بود که با همکاری یکدیگر سرگذشت‌های خیال‌انگیز و قصه‌های معروف به افسانه‌های انگريا Legends of Angria را نوشتند.
دوره جوانی خواهران برونته بر اثر محروم ماندن از محبت و دلسوزی مادرانه با حساسیت شدید توام بود و آنان را به خیال‌پروری سوق می داد. شارلوت و امیلی مصمم شدند که از راه کار کردن زندگی مستقلی برای خود ترتیب دهند و تنها راه امرار معاش را در شغل معلمی دانستند، پس در ۱۸۴۲ برای تکمیل زبان فرانسوی به بروکسل سفر کردند و پس از چندی به سبب مرگ خاله‌شان به خانه بازگشتند، تنها شارلوت مدتی به تدریس در شبانه‌روزی اشتغال داشت و از محيط آن مواد لازم را برای رمان خود به نام استاد The Professor فراهم آورد.
خواهران برونته پس از آنکه به تاسیس مدرسه‌ای اقدام کردند که سرانجامی نیافت، به راه شعر و نویسندگی افتادند که هر سه در آن استعداد و ذوق بسیار داشتند و در ۱۸۴۶ با همکاری یکدیگر و با نام مستعار دیوانی منتشر کردند که توفیقی نیافت. پس به رمان‌نویسی روی آوردند و هريك جداگانه به نام خود داستان‌هائی انتشار دادند.
شارلوت کتاب استاد را در دو جلد نوشت که از طرف ناشر رد شد و پس از مرگش در ۱۸۵۷ انتشار یافت. کتاب بلندی‌های بادگیر Wuthering Heights اثر امیلی برونته (۱۸۴۷) که مورد قبول ناشر قرار گرفت، داستانی عجیب و پرشور بود تحت تاثیر منطقه وحشی و دور افتاده محل سکونتشان و سرگذشت مسافری از زبان خود او که در کودکی از طرف پدر و مادر کولی خود رها شده، به وسیله مرد دیگری پرورش یافته و پیوسته مورد اهانت برادر و خواهرخوانده خود قرار گرفته است و هنگامی که به سن رشد می رسد، برای جبران گذشته و اعاده شرافت خویش خانه را ترک می کنند، به سفری طولانی می پردازد و پس از تلاش بسیار با ثروت فراوان باز می گردد و در صدد انتقام از کسانی بر می آید که او را تحقیر کرده بودند.
کتاب اگر چه در آغاز چندان پیروزی بدست نیاورد، به سبب قدرت وصف و لطافت شاعرانه و تازگی موضوع، شهرت جهانی کسب کرد و به زبان‌های دیگر ترجمه شد و در نسل بعد در ردیف بهترین رمان‌های انگلیسی قرار گرفت. سوينبرن در باره این کتاب گفته است: «بلندی‌های بادگیر بهترین رمانی است که زنی تا به حال نوشته است.» شارلوت که به استعداد نویسندگی خود واقف بود، از اولین شکست ناامید نشد و در سال ۱۸۴۷ داستان دیگری به نام جین ایر با نام مستعار منتشر کرد که پیروزی برق‌آسائی بدست آورد. کتاب سرگذشت دختر یتیمی است که کودکی را در پرورشگاه گذرانده و پس از آن به عنوان کدبانو در خانه‌ای استخدام می شود و مورد توجه ارباب خود که زن دیوانه‌اش را پنهان کرده بود، قرار می گیرد. دختر هنگامی که تصمیم به ازدواج با او می گیرد، از همه چیز آگاه می شود، از خانه می گریزد و با حوادثی تازه روبرو می گردد. داستان غم‌انگیز جین ایر نام شارلوت را بر زبان‌ها انداخت و کتاب اگنس گری Agnes Grey را که خواهرش «ان» نوشته و منتشر کرده بود، تحت الشعاع قرار داد.
«آن» کتاب دیگری به نام مستاجر وايلدفل هال The Tenant of Wildfell Hall در سه جلد در ۱۸۴۸ انتشار داد و سال بعد در گذشت. شارلوت در حین پیروزی، زندگی دردناکی را آغاز کرد. مدت دو سال با مرگ برادر و خواهران روبرو شد و به کلی تنها ماند و برای تسکین درد به کار شدید روی آورد. در ۱۸۴۹ کتاب شرلی Shirley را در سه جلد انتشار داد که گرچه از داستان جین ایر پیروزی کمتری بدست آورد، بسیار جالب توجه بود و جنبه‌های دیگری از شخصیت نویسنده را آشکار می ساخت. کتاب در زمینه حادثه پر غوغای عصیان کارگران نساجی یورکشایر، داستان عشقی پرجاذبه را نقل می کند. شارلوت پس از آن به داستان‌هائی روی آورد که جنبه زندگی‌نامه شخصی داشت، از جمله داستان ویلت در سه جلد به سال ۱۸۵۳ که خاطراتی است از سفر او به بروکسل و شاهکار وی به شمار می آید. شارلوت در ۱۸۵۴ با معاون پدر ازدواج کرد و پس از يك سال بر اثر بیماری سل در گذشت.
منبع: فرهنگ ادبیات جهان / زهرا خانلری / انتشارات خوارزمی
