زندگی نامه و معرفی جان اشتاین بک نویسنده آمریکائی

0
643
جان اشتاین بک

جان اشتاین بک در سال ۱۹۰۲ از پدری آلمانی و مادری ایرلندی در سالیناس کالیفرنیا به دنیا آمد. ترکیب آن دو به او نیرو، ذکاوت، صد و هشتاد و سه سانتیمتر قد، وسواس و احساسات سلتی بخشید. مردمان نیمه لاتین زادگاهش، زمینه های اصلی نخستین قلمزنیهای او را، فراهم آوردند. دبیرستان را به پایان رساند، ولی دانشگاه استنفورد را نیمه تمام رها کرد. او شیفته زیست شناسی بود و آن را علمی می دانست که جایگاه درخور انسان را مشخص می کرد و جای اندکی برای خداوند کریم باقی می گذاشت؛ و بدین گونه بود که از آن ایمان مسیحی، که هم دوست داشتنی بود و هم وحشتناك، دست شست و هرگز حسرت از دست دادنش را فراموش نکرد.

اشتاین بک به هوای کسب تجربه، با کشتی باری از ساحل غربی راه افتاد و از طریق کانال پاناما و ساحل شرقی به نیویورك رسید. در آنجا ابتدا شاگرد نقاش شد و سپس با شغل کارگر حمل آجر در ساختن باغ میدان مدیسون مشغول کار شد و از این راه نان خود را در آورد. به زودی از تلاش و تقلا در این شهر بزرگ خسته شد؛ شتابان به کالیفرنیا بازگشت، زن گرفت و در پاسيفيك گروو، نزديك کارمل، اقامت گزید؛ به نوشتن کتابهایی دست زد، سپس متوجه شد دستنوشته یا چاپ شده هایش بی رمق و بیجان از کار درآمدند، اما با استقامتی سخت به کار ادامه داد، تا اینکه سرانجام در سال ۱۹۳۵ با «تورتیلافلت » به رگه طلا برخورد کرد.

در سال ۱۹۳۷ دیگر بار با داستان موشها و آدمها به میدان آمد. قهرمانان او دو کارگر مهاجر بودند: جرج که در رؤیای پس انداز از درآمد هفته ای پنجاه دلارش، سیر می کند تا قطعه زمین کوچکی برای خود بخرد؛ و لنی غول مهربانی که دستهایش بسیار قوی و مغزش بسیار ضعیف است و پشت سرهم موشهای دوست داشتنی را با نوازش بسیار گرم و پرحرارتش می کشد.

فیلمسازان، پایان داستان را بسیار پسندیدند و فیلم موفقی از روی آن ساخته شد؛ منتقدان سینما، به فیلم جایزه دادند. اکنون استين بك شاید می توانست از یاد ببرد که روزگاری فقیر بوده است.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید