وقتی نیچه گریست به رویارویی خیالی فریدریش نیچه، فیلسوف نامی و دکتر یوزف برویر می پردازد. برویر که شهرتش در علم طب، کمتر از آوازهی نیچه در فلسفه نیست، از اسانید زیگموند فروید (پدر دانش روانکاوی) محسوب می شود. این که چرا نیچه قهرمان این داستان شده و محور توصیف رواندرمانی اگزیستانسیال قرار گرفته است، خود داستانی شنیدنی دارد.
دکتر یالوم در خلال این داستان جذاب، به توصیف درمانهای رایج وسواس فکری می پردازد که در شخصیت داستان به نوعی گرفتار آنند، و از رفتار درمانی و خوابواره تا شناخت درمانی کمک می گیرد، ولی در نهایت، روش روان درماني اگزیستانسیال است که کتاب بیش از هر چیز، در پی توصیف آن است. در این میان فروید نیز جا به جا در داستان حاضر می شود و به تعبیری، الفبای دانشی را که بعدها به عنوان شاخهی جداگانهای از علم مطرح کرد، از استاد فرا می گیرد. در این رمان، یالوم با احاطهی کامل به تاریخ، داستان را چنان می آراید که خواننده را با خود به سدهی نوزدهم و زمان زایش دانش روانکاوی می کشاند. امروزه با پیشرفت علوم و روزآمد شدن اطلاعات خصوصا در حرفهی پزشکی، بسیاری از ما فراموش کردهایم که پیشکسوتان از کجا آغاز کردهاند و چگونه اندیشیدهاند تا توانستهاند نخستین سنگ هر دانشی را بنا نهند.
یالوم، گروه درمانگر و روان درمانگر اگزیستانسیال، با تیزبینی خاص خود و با بیان جزئیات کار دکتر برویر، هنر توجه به رفتار غیر کلامی بیمار را به پزشکان و روانپزشکان جوان می آموزد: این که در جزئیات چهره، لباس، لحن و کوچکترین حرکات صورت و اندام بيمار، نشانههایی در خور توجه موجود است که اطلاعات ذیقیمتی در اختیار طبیب قرار می دهد.
کتاب به نوعی، گوش دادن فعال را نیز رمزگشایی می کند و نمونهی تجربی جالبی از آن ارائه می دهد: نویسنده از زبان دکتر برویر تمامی آنچه را که در حین معاینه و مصاحبه با بیمار، در ذهن طبيب جریان دارد، به ذهن آگاه خواننده می کشاند و یاد می دهد که طبیب آراسته به هنر طبابت، این جریان ذهنی را آگاهانه در خویش دنبال می کند و از آن برای کمک به بیمار یاری می گیرد. همین جاست که کتاب بارها و بارها به بیان تجربی مفاهیم انتقال و انتقال مقابل می پردازد. نمونههای این دو چنان فراوانند که خوانندهی کنجکار را در سطر سطر کتاب به خود می خوانند.
جالب اینجاست که یالوم روشهای رویارویی با این پدیدهها را نیز در لابهلای خطوط داستان و سایر کتابهایش به خواننده آموزش می دهد. در واقع، یالوم را می توان به حق، آموزگار این دو مفهوم اساسی نامید. او خود در جایی گفته است:
«بهترین تنیسبازان دنیا، پنج ساعت در روز تمرین می کنند تا نقاط ضعف بازی خود را رفع کند. اساتید ذن، با اشتباق حاضرند در سکون بی پایان ذهنی فرو روند؛ یک بالرین، حفظ تعادل را در خود به کمال می رساند؛ کشیش همواره در حال آزمودن وجدان خویش است. هر حرفهی تخصصی، دارای قلمروی است که شخص برای متخصص شدن، لازم است در آن تبحر يابد. برای یک روان درمانگر، این قلمرو، دورهی آموزشی خستگیناپذیر بهسازی خویش است که هرگز از آن فارغالتحصیل نمی شود؛ همان که به اصطلاح انتقال متقابل خوانده می شود.»
نویسنده در توصیف رفتار برویر، نحوهی برقراری یک رابطهی درمانی درست را آموزش می دهد؛ رابطهای که شکل نمی گیرد مگر با برقراری تعادل میان سه نقش محوری طبيب: شنوندهی همدل، متخصص و فرد دارای اقتدار درمانی. هنری که برویر در ارتباط با مراجعان مطبش، حتی زمانی که درمان بیماری از حیطهی تخصصیاش خارج است و کار به ارجاع بیمار می انجامد، به کار می گیرد و متأسفانه در طبابت امروز، رو به فراموشی است.
بهترین ترجمه کتاب وقتی نیچه گریست
اولین ترجمه این کتاب برای اولین بار توسط مهشید میرمعزی و نشر نی و با عنوان «و نیچه گریه کرد» روانه بازار شد. حدود یکسال بعد سپیده حبیب و انتشارات قطره کتاب را به بازار عرضه کردند.
هر دو ترجمه را مترجمین و انتشارات معتبری چاپ کردند. تفاوت دو ترجمه در این است که ترجمه مهشید میر معزی بیشتر به جنبه داستانی کتاب توجه داشته و ترجمه سپیده حبیب به بُعد روانشناسی اثر توجه داشته. برای مثال در ترجمه سپیده حبیب مقدمه ای برای آشنایی اولیه خوانندگان ارائه شده و در متن اصلی هم هرجا از اصطلاحات تخصصی استفاده شده است در پاورقی توضیح مناسبی دیده می شود. البته چنین تفاوتی کاملاً قابل پیش بینی هست چراکه مهشید میرمعزی مترجم شناخته شده آثار داستانی است و سپیده حبیب دارای مدرک دکترای روانپزشکی و یک مترجم کاملاً تخصصی است که فقط آثار روانشناسی را ترجمه می کند.
پس می توانید با خیال راحت هر دو ترجمه را مطالعه کنید. مهم اینست که بدانید به کدام جنبه کتاب دوست دارید توجه بیشتری کنید. نکته مهم دیگر در مورد ترجمه «وقتی نیچه گریست» این است که بدلیل استقبال زیاد مخاطبان از این کتاب، ناشرین گمنام و بعضا سودجو اقدام به انتشار ترجمه های کپی و ضعیفی از این کتاب کردند. توصیه اکید ما فقط مکطالعه همین دو ترجمه است.
منبع: مقدمه کتاب نیچه گریست / ترجمه سپیده حبیب / نشر قطره